سرویس سیاسی بی‌باک: این روزها سایت آقای هاشمی برای مدیحه سرایی و بازگرداندن جایگاه از دست رفته وی دست به دامان فردی مشکوک شده است که هر از چندی بنابر مقتضیات و شرایط سیاسی کشور و حال و هوای کسب و کار در دولتها، رفتارها و گفتارهایی نسنجیده و کاسبکارانه از خود بروز می دهد.

به گزارش بی‌باک، آقای هاشمی رفسنجانی از جمله افرادی است که دوست دارد هر میلیمتر قدمی که برای انقلاب و مردم بر می‌دارد یا خود بصورت اغراق گونه در مدح آن حدیث و شعر بسراید یا از زبان دیگران برایش این کار صورت گیرد و الا به عقیده برخی منتقدان وی، روح لطیفش آزرده می گردد!

این مشی آقای هاشمی درست برخلاف مشی عموم بزرگان نظام و انقلاب از جمله حضرت علامه مصباح یزدی است که همیشه خود را بدهکار انقلاب و ولایت می دانند.

حال اطرافیان آقای هاشمی که این روزها از عدم جایگاه اجتماعی و نداشتن محبوبیت عمومی بسیار رنج می برند و تمام هم و غم خود را برای ارتقا آن بکار بسته اند، دست به دامان فردی مشکوک به نام م. ج شده است که او نیز همچون شخص آقای هاشمی علاقه بسیاری برای کسب محبوبیت و شهرت و ... از طریق ارائه خاطرات بدون سند دارد.

خبرنگار "بی‌باک"‌ وقتی با کمال تعجب در سایت آقای هاشمی مشاهده نمود که وی با توسل به یک فرد مشکوک که مدتی نیز تحت نظر و ... نیروهای امنیتی بوده است، خود را اینبار نه تنها از سایر بزرگان و دلسوزان نظام بالاتر دانسته است بلکه از شخص حضرت امام(ره) نیز دارای مقام و دلسوزی بیشتری دانسته است، به واکاوی شخصیت این فرد پرداخت.

گفتنی است؛ این فرد به سبک شخص آقای هاشمی به ذکر خاطره‌ای بدون سند پرداخت تا از این طریق هم برای خود جایگاه و شهرتی کسب کند و هم برای آقای هاشمی مدحیه سرایی قیمتی انجام دهد تا سایت آقای هاشمی هم با ذوق و شوق فراوان به نقل این خاطره عجیب و توهین آمیز به حضرت امام(ره) بپردازد و بنویسد:

م.ج رزمنده ای که هلی کوپتر عراقی را با تیربار گرینوف سرنگون کرد، برای اولین بار خاطره دیدار خود را با امام و تعبیر منتشر نشده بنیانگذار کبیر جمهوری اسلامی را درباره آیت الله هاشمی، روایت کرد.

در متن این روایت تاریخی آمده است:

وقتی در منطقه عملیاتی شلمچه  بطور غیر قابل تصوری موفق به سرنگونی یک فروند هلیکوپتر عراقی با تیربار گرینوف شدم، بخاطر این اقدام منحصر بفرد از سوی آیت الله هاشمی رفسنجانی به عنوان جانشین فرمانده کل قوا لوح و نشان جانبازی و شهامت گرفتم و متعاقب آن به دیدار حضرت امام (ره) رفتم.

در آن جلسه به اتفاق - مرحوم- حاج سید احمد آقا وارد اطاق امام (ره) شدیم، در آن دیدار حضرت امام (ره) ضمن تقدیر از بنده بخاطر سرنگونی هلیکوپتر عراقی با یک تفنگ عادی در جملاتی کوتاه فرمودند : این کاری که شما کرده اید نمی توان مشابه آن را در هیچ کجا پیدا کرد، شما که با یک تفنگ عادی هلیکوپتر دشمن را سرنگون کرده اید همه اینها از خداست و اگر توجه شما به خدا باشد و برای خدا بجنگید این امور ادامه خواهد یافت و اگر خدای نخواسته کسی در حق شماها کوتاهی کند، ظلم به این کشور و نظام کرده است.

حضرت امام (ره) در ادامه خطاب به بنده فرمودند: امروز الحمدالله آقای هاشمی که به شما لوح افتخار و شجاعت داده است، کاری خوب کرده اند و به رزمندگان بگوئید من به آقای هاشمی اعتماد کامل دارم و آقای هاشمی از من هم برای این نظام و انقلاب دلسوزتر است ، ایشان هم اداره سیاسی جنگ و هم اداره نظامی جنگ را بر عهده دارند و کسی غیر از ایشان نمی تواند این مسئولیت مهم را عهده دار باشند و من ایشان را همیشه دعا می کنم.

در آخر این دیدار نیز حضرت امام (ره) برای رزمندگان و بنده دعائی فرمودند.

گذشته از توهین صریحی که در این خاطره نسبت به حضرت امام(ره) صورت گرفته است که آقای هاشمی را از حضرت امام(ره) برای انقلاب و نظام دلسوزتر دانسته است و جدای از رپرتاژ و مشی کاسبکارانه ای که این شخص برای خود با این جمله ادعایی به نقل از حضرت امام(ره) (اگر خدای نخواسته کسی در حق شماها کوتاهی کند، ظلم به این کشور و نظام کرده است.) برای خود انجام داده است، بررسی‌های خبرنگار "بی‌باک" درباره گذشته این فرد بسیار جالب می باشد.

بررسی های خبرنگار بی‌باک حاکی است که این فرد بعد از روی کار آمدن آقای احمد نژاد، از آنجا که دکتر احمدی نژاد در آن ایام از حضرت علامه حرف شنوی داشتند و به ایشان ارادات می ورزیدند این فرد هم راه کسب خود را به خیال خود در دفتر علامه می دانست بنابراین با توجه به روحیه کاسبکارانه و شهرت طلبانه خود با لباس نظامی خاص دائما به دفتر علامه مصباح یزدی می آمد و خود را به زور به پای حضرت علامه می انداخت و ابراز ارادت می کرد و در اولین دیدار گفت؛ ما الان عازم خلیج هستیم تا یک ناو آمریکایی را منهدم کنیم و سپس قصد داریم با نیروهایمان به اسرائیل حمله کنیم و ...

این فرد بسیار ابراز ارادت نمود و سعی کرد از خود یک قهرمان بسازد تا از این طریق مهر تائیدی از حضرت علامه برای خود بگیرد اما نه تنها در آن جلسه موفق به این امر نشد بلکه در چند نوبت بعدی هم که مراجعه کرد اجازه ملاقات پیدا نکرد.

برخی اظهارات و رفتارهای آقای م.ج برای حضار و شخص حضرت علامه بسیار عجیب و مشکوک بود تا جایی که این فرد در ماه چندین بار به دفتر حضرت علامه مراجعه کرد و نهایتا دفتر علامه مصباح یزدی برای مشخص شدن ماهیت حقیقی این فرد از طریق ارگانهای مربوطه درباره وی کسب اطلاع کرد که نهایتا مشخص شد؛ این فرد به دلیل مشکوک بودن و رفتارهای عجیب و کاسبکارانه و ... تحت نظر می باشد.

حال این میوه تهوع آور که سالها پیش نتوانسته بود از طریق دفتر علامه مصباح یزدی به نوایی برسد این روزها با تغییر دولت راه کسب را در مدحیه سرایی آقای هاشمی دیده است و حتی حاضر شده است شان بنیانگذار عظیم الشان انقلاب را برای جلب رضایت آقای هاشمی پایین بیاورد و البته تفاوت بارز آقای هاشمی و این فرد خاطره با بزرگانی چون حضرت علامه مصباح یزدی و حاج قاسم سلیمانی در همین مسائل است.

1- آقای هاشمی امام(ره) و انقلاب را نردبان بالا رفتن خود می کند اما بزرگان و دلسوزانی چون حضرت علامه مصباح یزدی و حاج قاسم سلیمانی خود را فدایی حضرت امام(ره) و رهبر معظم انقلاب و نظام و انقلاب می کنند.

2- بصیرت علامه مصباح یزدی اجازه سوء استفاده کاسبان را نمی دهد اما بازار آقای هاشمی رونق خوبی برای کاسبان می باشد.

3- علامه مصباح یزدی سالها زودتر از آقای هاشمی برخی واقعیتها برایش کشف می شود و به طرد آنها می پردازد اما آقای هاشمی حتی بعد از چندین سال تاخیر در کشف واقعیتها، تازه همراه افراد و جرانات مشکوک می شود.

4- امثال حاج قاسم سلیمانی که بدون هر گونه سلاح و تیرباری بلکه تنها با نام و آوازه‌ و اخلاص‌شان نه تنها هلیکوپترهای دشمن را زمین گیر کرده اند بلکه امنیت کاخ های استکبار را در هزاران کیلومتری مرزهای ایران متزلزل نموده اند، هیچ گاه حاضر نمی شوند خود را برای کسب شهرت و ... ذلیل برخی سیاسیون کنند و از خدمات خود سخن بگویند اما برخی ...

و ...

حتی اگر هیچ یک بررسی های بی باک درباره این فرد صحیح نباشد، دفتر نشر آثار حضرت امام(ره) طبق رسالت خود و مراجع قضائی طبق وظیفه قانونی خود باید به چنین افرادی که شان و جایگاه حضرت امام(ره) را برای اغراض سیاسی و ... پایین می آورند برخورد کنند تا فضا برای سوء استفاده دشمنان نظام و انقلاب و هتاکان به حضرت امام(ره) بیش از این باز نشود.